اسطورۀ عشق پیگمالیون و تأثیر آن بر هنر و ادبیات

اسطورۀ عشق پیگمالیون و تأثیر آن بر هنر و ادبیات
اسطوره پیگمالیون (Pygmalion) در اساطیر یونان باستان داستان مجسمهسازی به نام پیگمالیون را روایت میکند که تندیسی از زنی ایدهآل میسازد و به آن دل میبازد.
اووید یا اوویدیوس شاعر بزرگ رومی متولد سال 43 پیش از میلاد اثر مهمی دارد به نام متامورفسس (Metamorphoses) به معنی «دگرگونیها» یا «دگردیسیها» که در آن پیدایش جهان و تاریخ را روایت کرده است. این اثر یکی از منابع ما برای شناخت اساطیر یونانی است. در کتاب دهم دگردیسیها دربارۀ شخصیتی اهل قبرس حرف میزند به نام پیگمالیون که مجسمهساز قهاری است.
آقای پیگمالیون از زنان بیزار بود. به چه دلیل؟ اول به دلیل تنفروشی زنان و بعد به دلیل نقصهایی که طبیعت به زنان اعطا کرده است. به همین دلیل تصمیم میگیرد که مجرد بماند و تن به ازدواج ندهد. در عوض وقت خودش را به ساختن مجسمه اختصاص میدهد.
پیگمالیون که نمیتواند خیال خودش را از زنان دور کند شروع به ساخت مجسمۀ یک زن میکند. او این مجسمه را آنچنان کامل و بینقص میسازد که خودش عاشقش میشود. پیگمالیون مجسمه را میبوسد، نوازش میکند، به او هدایایی پیشکش میکند و حتی تختخوابی مجلل برایش آماده میکند.
با فرا رسیدن روز جشن آفرودیت (از خدایان المپ و الهۀ عشق، زیبایی و شورجنسی)، پیگمالیون نذری به محراب او تقدیم میکند در حالی که جرئت بیان آرزوی خود را ندارد. او در دل از آفرودیت میخواهد که زنی زنده، شبیه به مجسمه به او ببخشد.
وقتی به خانه برمیگردد و مجسمه را میبوسد، متوجه میشود که لبهایش گرم هستند. با بوسهای دیگر، میفهمد که پیکر مجسمه که از عاج ساخته شده دیگر سفت و سخت نیست. درواقع آفرودیت آرزوی او را برآورده کرده و گالاتئا معشوق بیجان پیگمالیون زنده شده بود.
این اسطوره الهامبخش آثار متعددی در هنر و ادبیات بوده است. در ادامه میتوانید با برخی از این اقتباسها به ترتیب زمانی آشنا شوید.
نمایشنامهها
پیگمالیون و گالاتئا اثر دبلیو اس گیلبرت1871: این نمایشنامۀ کمدی در سه پرده، داستان پیگمالیون را با رویکردی طنزآمیز بازگو میکند و در زمان خود با استقبال زیادی مواجه شد. با زنده شدن گالاتئا، مشکلات جدیدی آغاز میشود. گالاتئا که اکنون زنی واقعی است، شخصیتی مستقل و گاه سرکش دارد و این موضوع باعث ایجاد تنش بین او و پیگمالیون میشود. نمایشنامه با طنزی ظریف، تضاد بین خواستههای پیگمالیون و واقعیت زندگی با گالاتئا را به تصویر میکشد.
برخلاف روایت سنتی اسطوره پیگمالیون، گیلبرت داستان را به شکلی مدرن و طنزآمیز بازسازی میکند. او با اضافه کردن عناصر کمدی، داستان را برای مخاطبان عصر ویکتوریا جذابتر میکند.
پیگمالیون اثر جرج برنارد شاو 1913: پیگمالیونِ برنارد شاو از مشهورترین آثار ادبیات نمایشی قرن بیستم است. این نمایشنامه در سال ۱۹۱۲ نوشته شد و اولین بار در سال ۱۹۱۳ در وین و سپس در لندن به روی صحنه رفت.
داستان نمایشنامه حول محور پروفسور هنری هیگینز، زبانشناس برجسته و الیزا دولیتل، دختری فقیر و بیسواد از طبقۀ کارگرِ لندن میگردد. هیگینز شرط میبندد که میتواند الیزا را با آموزش زبان و آداب معاشرت به یک بانوی فرهیخته تبدیل کند. او با کمک دوستش، سرهنگ پیکرینگ، این چالش را میپذیرد.
در طول نمایشنامه، الیزا تحت آموزشهای سختگیرانۀ هیگینز قرار میگیرد و بهتدریج تغییر میکند. او نه تنها زبان و لهجۀ خود را بهبود میبخشد بلکه اعتمادبهنفس و هویت جدیدی پیدا میکند. با این حال، این تغییرات باعث ایجاد تنش بین او و هیگینز میشود. پایان نمایشنامه پیگمالیون ابهامآمیز است. برخلاف انتظارات رایج، شاو یک پایان رمانتیک و خوشآیند ارائه نمیدهد.
فیلمها
پیگمالیون و گالاتئا 1897: این فیلم صامت به کارگردانی ژرژ ملییس، اولین اقتباس سینمایی از این اسطوره است که داستان پیگمالیون و زنده شدن تندیس گالاتئا را به تصویر میکشد.
پیگمالیون 1938: این فیلم بریتانیایی به کارگردانی آنتونی اسکویت و لسلی هاوارد، اقتباسی از نمایشنامۀ برنارد شاو است و داستان پروفسور هیگینز و الیزا دولیتل را به تصویر میکشد. این فیلم موفق به دریافت جایزۀ اسکار بهترین فیلمنامه شد.
زن ایدهآل (The Perfect Woman) 1949: این فیلم کمدی بریتانیایی داستان پروفسوری را روایت میکند که رباتی به شکل زنی ایدهآل میسازد تا نشان دهد میتواند زنی کاملتر از انسانها خلق کند.
بانوی زیبای من (My Fair Lady) 1964: این فیلم موزیکال به کارگردانی جرج کیوکر و بازی آدری هپبورن و رکس هریسون، اقتباسی از نمایشنامۀ برنارد شاو است که داستان تحول الیزا دولیتل را روایت میکند. این اثر موفق به دریافت چندین جایزۀ اسکار شد.
مانکن (Mannequin) 1987: این فیلم کمدی رمانتیک، داستان یک هنرمند ویترینساز را روایت میکند که عاشق مانکنی میشود که بهطور جادویی زنده میشود.
ساختن آقای راست (Making Mr. Right) 1987: در این فیلم کمدی رمانتیک، دانشمندی رباتی شبیه به خود میسازد که برای مأموریتی فضایی طراحی شده است، اما این ربات عاشق زنی میشود که مسئول روابط عمومی پروژه است.
سیمون (Simone) 2002: این فیلم داستان کارگردانی را روایت میکند که پس از ترک بازیگر اصلی فیلمش، یک بازیگر مجازی به نام سیمون را خلق میکند که به شهرت میرسد و او را درگیر چالشهای اخلاقی و هویتی میکند.
لارس و دختر واقعی (Lars and the Real Girl) 2007: فیلم کمدی-درامی است که به کارگردانی کریگ گیلِسپی و با بازیِ رایان گاسلینگ ساخته شد. لارس مرد جوان خجالتی و گوشهگیری است که عاشق بیانکا، عروسکی در ابعاد واقعی انسان میشود.
اکس ماکینا (Ex Machina) 2014: این فیلم علمی-تخیلی داستان برنامهنویسی را روایت میکند که برای ارزیابی هوش مصنوعی پیشرفتهای به نام اوا دعوت میشود و به تدریج رابطهای پیچیده بین آنها شکل میگیرد.
نقاشیها
پیگمالیون و سری تصاویر اثر ادوارد برن-جونز 1878: این مجموعه نقاشیها فرآیند خلق و زنده شدن گالاتئا را در چهار صحنه به تصویر میکشد.
پیگمالیون و گالاتئا اثر ژان-لئون ژروم1890: این نقاشی لحظۀ زنده شدن گالاتئا را به تصویر میکشد و یکی از معروفترین آثار هنری مرتبط با این اسطوره است.
اپراها
پیگمالیون اثر ژان فیلیپ رامو 1748: این اپرا داستان پیگمالیون را روایت میکند و یکی از نخستین آثار موسیقایی است که با الهام از این اسطوره ساخته شده است.
پیگمالیون اثر ژان-ژاک روسو 1770: این اثر نمایشی بدون آواز است که صحنههای صامت آن توسط بازیگرانی با حرکات موزون اجرا میشود.
فهرست آثاری که بر اساس اسطوره پیگمالیون ساخته شده بسیار بلند بالاست که این آثار نشاندهندۀ تأثیر عمیق اسطورۀ پیگمالیون بر هنر و فرهنگ در غرب است.
*اسطوره پیگمالیون در اپیزود 134 قصههای ایرانی مورد بررسی قرار گرفت که میتوانید آن را در فصل پنجم قصههای ایرانی با عنوان عروسک بلور بشنوید.