فولکلور ملموس و ناملموس چیست؟

فرهنگ عامه؛ تبلور دوگانهی مادی و معنوی
فرهنگ عامه یا فولکلور، بیانگر روح جمعی یک جامعه است که در قالب عناصر مختلفی ظهور میکند. پژوهشگران فرهنگ، بهمنظور نظمبخشی و تحلیل بهتر این عناصر، فرهنگ عامه را به دو حوزهی اصلی تقسیم میکنند: فرهنگ عامهی مادی و فرهنگ عامهی معنوی. این تقسیمبندی نهتنها شناخت ما را از تنوع و عمق فرهنگ مردم تسهیل میکند، بلکه کمک میکند بتوانیم بهدرستی بین عناصر ملموس و ناملموس فرهنگ تمایز قائل شویم.
۱. فرهنگ عامهی معنوی (ناملموس، ذهنی و زبانی)
فرهنگ معنوی، وجه نامرئی، ذهنی و درعینحال پررنگ فرهنگ مردم است که در زبان، اندیشه، باور و آیینها تجلی مییابد. این بخش، بخشِ گفتاری، شنیداری و حافظهمحور فرهنگ است که غالباً از طریق سینهبهسینه منتقل میشود و کمتر امکان ثبت فیزیکی آن وجود دارد. نمونههای بارز فرهنگ معنوی:
قصهها و افسانهها: روایتهایی خیالی یا برگرفته از واقعیت که حامل پیامهای اخلاقی، تاریخی یا نمادین هستند.
ضربالمثلها و چیستانها: زبان فشردهی خرد جمعی که گاه در قالب شوخطبعی، گاه با تلخی و گاه با اندرز، مفاهیمی عمیق را منتقل میکنند.
آیینها و رسوم: مانند یلدا، چهارشنبهسوری، نذر و نیاز یا سوگواریها که غالباً همراه با باورهای دینی یا خرافیاند.
باورها و خرافات: اعتقاد به «چشمزخم»، «روزهای نحس»، «جن» یا «شگون» که ذهنیت و جهانبینی مردم را بازتاب میدهد.
دانش شفاهی و سنتی: شامل طب سنتی، درمانهای گیاهی، تعبیر خواب و دیگر دانشهایی که در بستر زندگی روزمره زاده شدهاند.
موسیقی، ترانهها و آوازهای محلی: موسیقی فولکلور اغلب آیینهی احساسات، حوادث تاریخی یا زندگی روزمره مردم است.
این بخش از فرهنگ، گرچه ناملموس است، اما تأثیر آن بر شکلگیری هویت اجتماعی و ذهنیت عمومی بسیار عمیق است. سازمان یونسکو، بسیاری از عناصر فرهنگ معنوی را بهعنوان «میراث فرهنگی ناملموس» ثبت کرده است.
۲. فرهنگ عامهی مادی (ملموس، دیدنی و ساختنی)
در برابر فرهنگ معنوی، فرهنگ مادی قرار دارد که تجلی فیزیکی و عینی رفتارها، ساختارها و دستاوردهای مردم است. این بخش از فرهنگ، قابل لمس، مشاهده، ثبت و نگهداری است. عناصر مادی، اغلب نتیجهی نیازها، سلیقهها، شرایط اقلیمی و فنآوریهای سنتیاند. نمونههای بارز فرهنگ مادی:
پوشاک سنتی: لباسهای محلی که گاه نشاندهندهی هویت قومی، قبیلهای، جنسیتی یا آیینی هستند (مانند لباس کُردی، ترکمنی، بلوچی).
غذاها و نوشیدنیها: هر منطقهای بر اساس اقلیم، محصولات کشاورزی و عادات غذایی خود، فرهنگ خوراک ویژهای دارد (مثل دیزی، باسترمه، قیمهنثار، آشهای محلی).
خانهها و معماری سنتی: شکل خانهها، نوع مصالح، نقوش تزئینی و چیدمان فضاها، بخشی از فرهنگ مادیاند که بازتابدهندهی زیستبوم و سبک زندگیاند.
ابزارهای سنتی: وسایل کشاورزی، دامداری، یا ابزارهای پخت و پز که بیانگر نحوهی معیشت مردم در گذشتهاند.
صنایع دستی: قالیبافی، گلیم، سفال، سوزندوزی، فلزکاری و سایر هنرهای سنتی که ریشه در نیازهای مادی و ذوق زیباییشناسی مردم دارند.
اشیای آیینی: مانند سفرههای نذری، چراغهای شب چله، «علم»های محرم یا نمادهای مذهبی.
این بخش از فرهنگ، به دلیل ملموس بودن، قابلیت نمایش در موزهها، مجموعهها و فضاهای فرهنگی را دارد. بخش زیادی از «میراث فرهنگی ملموس» نیز از میان همین عناصر انتخاب میشوند.
پیوند میان فولکلور مادی و معنوی
گرچه این دو بخش بهظاهر از هم جدا هستند، اما در واقع درهمتنیده و مکمل یکدیگرند. مثلاً سفرهی هفتسین یک نماد مادی است، اما هر یک از اجزای آن (سیب، سمنو، سکه…) بار معنایی و نمادین خاصی دارد. یا لباس محلی علاوه بر پوشش فیزیکی، بیانگر باورها، جنسیت، سن، یا موقعیت اجتماعی پوشنده است.
جمعبندی: ضرورت شناخت هر دو بعد فرهنگ مردم
شناخت فرهنگ عامه بدون توجه توأمان به دو بُعد مادی و معنوی آن ناقص خواهد بود. هر جامعهای برای فهم هویت خود، باید هم داستانها و ضربالمثلهایش را بازشناسی کند، و هم ظروف و لباسها و خانههایش را. فرهنگ مردم، حافظهی تاریخی و آیینهی زندگی روزمرهی جوامع است، چه در قالب کلام و ذهن، و چه در قالب اشیاء و بناها.